مردمان بسیار اما مردمی کم دیده ام

 ای بسا نا اهل را در اهل عالم دیده ام

تا به شادی مینشینی غم رسد از گرد راه

 بر لب خندان هر گل اشک شبنم دیده ام

 کلبه ی درویش و خواب امن او جاوید باد

 کاندر ان اسباب دولت را فراهم دیده ام

حق نمایانست در آینه ی اشک یتیم

 من صفای کعبه را در آب زمزم دیده ام

گر چه طرحی در دل از آدم کشیدم تا مسیح

 صورت دلخواه را در نقش خاتم دیده ام

مهدی سهیلی