شکوه کعبه
ای بسا نا اهل را در اهل عالم دیده ام
تا به شادی مینشینی غم رسد از گرد راهبر لب خندان هر گل اشک شبنم دیده ام
کلبه ی درویش و خواب امن او جاوید بادکاندر ان اسباب دولت را فراهم دیده ام
حق نمایانست در آینه ی اشک یتیممن صفای کعبه را در آب زمزم دیده ام
گر چه طرحی در دل از آدم کشیدم تا مسیحصورت دلخواه را در نقش خاتم دیده ام
مهدی سهیلی