فضیلت ماه رمضان

ماه رمضان ماه خداوند، ماه نزول قرآن و از شریف‌ترین ماه‌های سال است. در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته می‌شود، و عبادت در یکی از شب‌های آن ( شب قدر ) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است: «ای بندگان خدا! ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است؛ ماهی که نزد خداوند بهترین ماه‌ها است؛ روزهایش بهترین روزها، شب‌هایش بهترین شب‌ها و ساعاتش بهترین ساعات است.
بر مهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید. در این ماه، نفس‌های شما تسبیح، خواب شما عبادت، عمل‌هایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است.
پس با نیت‌ای درست و دلی پاکیزه،‌ پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد. با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»

آن گاه پیامبر اکرم وظیفه روزه‌داران را برشمرد و از صدقه بر فقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز عبادت و سجده های طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت.

منابع :
مفاتیح الجنان،‌ تفسیر نمونه، ‌ج 1، ص 634؛ المیزان، ‌ج 2، ص 15

گل نرگس...

 

امام زمان

 

 

نور رخسار تو را نیمه شبی چون دیدم             تـا سحـر روی تو شد قبـله گه امیـدم

روشنای رخت ای پردگی ، پرده نشین            فارغم کرد زهر چه به جهان می دیدم

بارها  نقش خیال تو به دل حـک کردم             سـالها غنچه احساس به یادت چیدم

تا بشویم رهت ای نو گل ریحانه ، ببین             شـبنم ســرخ زچشــمان تـــرم باریـدم

خار ماندن به برت ، به زگل بی تو شدن            من همین نکتـه زسـیر چمنت فهمیدم

به امیدی که  به گل بوسه ز رویت برسم           هر گلی دیده ام از جانب تو ،‏بوسیدم

بس کـن این ناز، مـرا کشـت تمـنا و فراق           گل نـرگس مکن این بار دگـر، نومیـدم

***  اللهم عجل لولیک الفرج***

 

مصاحبه با قرآن درباره امام زمان عليه السلام

 

باز شب و روز جمعه اي ديگر از راه رسيد ودل ما ياد بهار انتظار کرده است وتمناي حضور تو بار ديگر در جانمان شعله مي کشد و عقلمان با پرسش هاي آخر الزماني سرخ مي گردد ولي پاسخ جز از ناب ترين سرچشمه ها نجوييم يعني قرآن.اينگ سوالات ما وپاسخ هاي کتاب الهي!

 

سؤال اول: دليل و آيه اي بر وجود امام زمان عليه السلام را بيان فرماييد.

1- در سوره قدر خداوند مي فرمايد: «تنزل الملائکه والروح فيها بإذن ربهم من کل أمر ». تنزل فعل مضارع است و دلالت بر استمرار مي نمايد. يعني در هر سال، شب قدر ملائک و روح به زمين نزول مي فرمايند. در دوران رسول الله صلي الله عليه وآله به شخص پيامبر نازل مي شدند. و در هر عصري بايد کسي هم شأن پيامبر باشد تا بر او نازل شوند. و الان تنها شخصي که هم شأن پيامبر صلي الله عليه وآله است امام زمان عليه السلام است.

2- خداوند در قرآن درباره مزد و اجر رسالت پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله مي فرمايد: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده في القربي ». به دليل عقلي، دادن اجر رسالت پيامبر در همه زمانها بر همه واجب است. پس چون مزد رسالت پيامبر «موده في القربي» است پس بايد «في القربي»رسول الله صلي الله عليه وآله در هر عصري باشند تا مردم با مودت به ايشان اجر رسالت را بدهند. و «في القربي» الان امام زمان عليه السلام مي باشند.

 

سؤال دوم: چگونه زنده ماندن امام زمان عليه السلام تاکنون امکان دارد؟

1- خداوند در مورد حضرت يونس عليه السلام مي فرمايد: «فلولا أنه کان من المسبحين للبث في بطنه الي يوم يبعثون ». اگر يونس از تسبيح کنندگان نبود در شکم ماهي تا قيامت مي ماند. وقتي خداوند مي تواند يونس را تا قيامت در شکم ماهي زنده نگه دارد، زنده نگهداشتن امام زمان عليه السلام نيز براي او امري ممکن است.

2- اصحاب کهف سيصدونه سال در غار زنده ماندند «ولبثوا في کهفهم ثلاث مأته سنين و أزدادوا تسعا ».

 

سؤال سوم: وظيفه ما در قبال امام زمان عليه السلام چيست؟

خداوند مي فرمايد: «قل لا أسئلکم أجرا إلا الموده في القربي ». براي مزد رسالت به «في القربي» (که امام زمان عليه السلام است) مودت کنيد. مودت نياز به معرفت دارد و مودت يعني محبت همراه با اطاعت. پس الان در قبال امام زمان عليه السلام بايد هم معرفت کسب کرده و آن حضرت را بشناسيم و هم از آن حضرت اطاعت کنيم.

 

سؤال چهارم: آيا امام زمان عليه السلام از ما خبر دارد؟

بله، به تمام اعمال شما نظارت داشته و اعمال شما را مي بيند. خداوند مي فرمايد: «و قل إعملوا فسيري الله أعمالکم و رسوله و المؤمنون و ستردون إلي عالم الغيب و الشهاده فينبئکم بما کنتم تعملون ».

انتظار

امام زمان(ع)

ای نگاهت دوای هـــــر دردی

آرزو می كنم كه بـــــــرگردی

كاش من باخبر شـــوم روزی 

لحظه ای بر دلم گــــذر كردی

زنده ام من به عشق دیدارت

بسته جانم به روی زیبــــایت

منتـــــظر مانده چشم گریانم  

پس كجایی؟ دلم به قربــانت

مثل مهتاب و آسمان هستی

آفتابی ، تو مهربـــان هستی

با تو معنای عشق كامل شد

یار و مولای عاشقان هستی

جمعه ها دل كه بیقرارت شد

تا سحر چشم انتـــظارت شد

اشكها ریختم شبـــــــانگاهان

چون امیدم به نوبــــهارت شد

ای كه بر درد و غم دوا هستی

نور عشقی و با وفـــا هستی

بی تو طاقت ندارد این دل بیا

صبر تا كی كنم؟ كجا هستی؟

اللهم عجل لولیک الفرج

عابدترین عابد

 

عبادت و دعا (15)
امام علی

علی به مرحله ای رسیده است که طی الارض و این جور مسائل برای او آب خوردن است. شنیده ام یک آدم جاهل نادانی گفته است برای یک آدم یک متر و نیمی یا دو متری (یعنی العیاذ بالله علی بین ابی طالب)، برای دو متر قد آمده اند اینهمه فضائل و معجزات ساخته اند! مرده شور عقل اینها را ببرد. اینها خیال کرده اند اینجور مسائل با هیکل درست می شود. بنابراین کسی که قدش دو متر است او باید یک اثر بیشتری داشته باشد. از نظر این جور آدمها اگر معجزه ای در دنیا وجود داشته باشد مال «عوج بن عُنُق» است چون هیکلش خیلی بزرگ بوده. اینها چرا انسان را نمی خواهند بشناسند؟! چرا معنی عبودیت را نمی خواند بفهمند؟! اگر کسی گفته «ولایت تکوینی» یعنی این؛ نگفته خدا کار عالم را العیاذ بالله به یک انسان واگذار کرده و خودش رفته گوشه ای نشسته. چنین چیزی محال است.

ولایت تکوینی یعنی اصلاً قدم اول عبودیت ولایت است ولی درجه به درجه

 ولایت تکوینی یعنی اصلاً قدم اول عبودیت ولایت است ولی درجه به درجه. (ولایت یعنی تسلط و قدرت) درجه ی اولش این است که مالک این دست می شوید، مالک این چشم می شوید، مالک این گوش می شوید، مالک پای خودتان می شوید، مالک غرایز خودتان می شوید. قدم دوم، مالک اندیشه ی خودتان می شوید، مالک نفس خودتان در مقابل بدن خودتان می شوید. قدم به قدم پیش می روید تا می رسید به آنجا که یک تسلطی هم بر جهان تکوین پیدا می کنید. دیگر این حرفها را ندارد. این حرفها منتهای بی شعوری و بی معرفتی است. ما علی را به این جهت دوست داریم و به این جهت شیفته ی علی هستیم که در فطرت بشر این موضوع نهفته است،[علی یعنی] آن که از خود بیخود شده است، آن که دیگر خودی در جانی او وجود ندارد، هر چه هست خداست و جز خدا چیز دیگری در بساط او نیست

.علی علیه السلام  در بستر شهادت

برویم به عیادت این بنده ی صالح پروردگار. امشب شب بسیار پراضطرابی است برای فرزندان علی، برای شیعیان و دوستان علی. کم و بیش بسیاری فهمیده بودند که دیگر علی علیه السلام از این ضربت مسموم نجات پیدا نخواهد کرد. همان طور که شنیده اید علی علیه السلام در جنگ خندق از عمروبن عبدود یک ضربت سختی خورد که بر فرق نازنین علی فرود آمد و سپر علی را شکست و مقداری از فرق امام را شکافت اما به گونه ای نبود که خطرناک باشد و در مرحله ی بعد امام او را به خاک افکند. آن زخم بهبود پیدا کرد. نوشته ان که ضربت این لعین ازل و ابد در همان نقطه وارد شد که قبلاً ضربت عمروبن عبدود وارد شده بود. شکاف عظیمی در سر مبارک علی پیدا شد. خیلی افراد باز امیدوار بودن که علی علیه اسلام بهبود پیدا کند. یکی از فرزندان علی، ظاهراً دختر بزرگوارش ام کلثوم، وقتی آمد عبور کند چشمش به عبدالرحمن بن ملجم افتاد، گفته ای لعین ازل و ابد! به کوری چشم تو امیدوارم  خدا پدرم را شفا عنایت کند.