انتظار
|
ای نگاهت دوای هـــــر دردی |
|
آرزو می كنم كه بـــــــرگردی |
|
كاش من باخبر شـــوم روزی |
|
لحظه ای بر دلم گــــذر كردی |
|
زنده ام من به عشق دیدارت |
|
بسته جانم به روی زیبــــایت |
|
منتـــــظر مانده چشم گریانم |
|
پس كجایی؟ دلم به قربــانت |
|
مثل مهتاب و آسمان هستی |
|
آفتابی ، تو مهربـــان هستی |
|
با تو معنای عشق كامل شد |
|
یار و مولای عاشقان هستی |
|
جمعه ها دل كه بیقرارت شد |
|
تا سحر چشم انتـــظارت شد |
|
اشكها ریختم شبـــــــانگاهان |
|
چون امیدم به نوبــــهارت شد |
|
ای كه بر درد و غم دوا هستی |
|
نور عشقی و با وفـــا هستی |
|
بی تو طاقت ندارد این دل بیا |
|
صبر تا كی كنم؟ كجا هستی؟ |
اللهم عجل لولیک الفرج
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم شهریور ۱۳۸۸ ساعت 11:29 توسط فاضل
|
