امام زمان(ع)

ای نگاهت دوای هـــــر دردی

آرزو می كنم كه بـــــــرگردی

كاش من باخبر شـــوم روزی 

لحظه ای بر دلم گــــذر كردی

زنده ام من به عشق دیدارت

بسته جانم به روی زیبــــایت

منتـــــظر مانده چشم گریانم  

پس كجایی؟ دلم به قربــانت

مثل مهتاب و آسمان هستی

آفتابی ، تو مهربـــان هستی

با تو معنای عشق كامل شد

یار و مولای عاشقان هستی

جمعه ها دل كه بیقرارت شد

تا سحر چشم انتـــظارت شد

اشكها ریختم شبـــــــانگاهان

چون امیدم به نوبــــهارت شد

ای كه بر درد و غم دوا هستی

نور عشقی و با وفـــا هستی

بی تو طاقت ندارد این دل بیا

صبر تا كی كنم؟ كجا هستی؟

اللهم عجل لولیک الفرج