شعر
گاهکی درد غریبی
گاهکی داغ حقیری
گاهکی غصه ی فقر
این تسلسل، پرده ی بازیگریست
غم ما فارغ از این ماتم سرای سرسریت
دل ما را غم دنیا غم نیست.
سینه هامان بدرید
عالمی از دل ما بی خبر است.
صحبت از قوه ی هشیاری نیست
صحبت از معرفت است
صحبت از ترس و نیاز و حزر است
ما اگر داد و فغانی داریم
همه از خوف جهانی دگر است.
سینه هامان بدرید
عالمی از دل مابی خبر است
شاعر : ضياء ادهم
+ نوشته شده در یکشنبه نهم خرداد ۱۳۸۹ ساعت 17:11 توسط فاضل
|